ترسم که اشک در غم مـا پرده در شود ( غزل 226 )
| ترسم که اشک در غم مـا پرده در شود | وین راز سر به مهر به عالم سمر شود |
| گویـنـد سنـگ لعـل شـود در مقام صــبر | آری شـود ولـیـک بــه خون جـگـر شـود |
| خواهم شدن به میکده گریـان و دادخواه | کز دست غم خلاص من آنجا مگر شود |
| از هـــر کــرانــه تـیـــر دعــا کــرده ام روان | بـاشـد کـز آن میـانـه یکی کـارگـر شـود |
| ای جـان حــدیـث مــا بــــر دلـــدار بـازگــو | لیـکن چنـان مگو کـه صـبـا را خبــر شود |
| از کیـمـیـای مـهـر تـو زرگـشـت روی مـن | آری بـه یمـن لطـف شما خــاک زر شود |
| در تـنـگـنـای حـیـرتــم از نـخـــوت رقـیـب | یا رب مـبــاد آن کــه گــدا مـعـتـبـر شـود |
| بس نکته غیر حسن ببایـد که تا کسـی | مـقبـول طبـع مـردم صـاحـب نـظـر شـود |
| این سرکشی که کنگره کاخ وصـل راست | ســرهـا بــر آسـتــانـه خــاک او در شـود |
| حافظ چو نافه سر زلفش به دست توست | دم درکـش ار نــه بــاد صبـا را خبـر شـود |
دانلود غزل 226 با صدای احمد شاملو
+ نوشته شده در چهارشنبه ششم شهریور ۱۳۹۸ ساعت 11:36 توسط
|
