http://s8.picofile.com/file/8326175326/Chaartaar_Concert_19_Bahman_96_2_1024x683.jpg

 

شبیه تو پرنده ای که می رود به سمت خورشید
شبیه من ترانه ای میان شعله های تردید
نشسته ام به انزوا به رنگ و بوی بی پناهی
به خلوتم نمی رسد حضور روشن پگاهی

 

نشسته ام به انزوا به رنگ و بوی بی پناهی
به خلوتم نمی رسد حضور روشن پگاهی

 

غزل نشد خیال من جنون من نگفته باقی ست
چه ترسم از ستیز شب که صلح سینه ام چراغی ست
شبانه ی بی صدائی ست ترانه ای بی تو دم نمی زند
به ساعت بی حواسم ببین که عقربه قدم نمی زند

 

بخوان که با صدای تو جوانه می زند سرودم
حریق آفرینشی به هیزم ترِ نبودم
من ایستگاه آخرم عبور آخرین قطاری
در امتداد ساقه ام تو ارتفاع بی مهاری

 

قلمروام تویی بمان که این سرای بی سرانجامی ست
عبور گیج قاصدک همان حمل بی پیغامی ست