تفکیک جنسیتی از کودکی

در سرزمینی که در آن تفکیک جنسیتی از کودکی صورت گیرد،
دخترانش پسرانش را گرگ تصور می کنند
و پسرانش دخترانش را طعمه.
در اوج گرایش و کشش با پیش زمینه ای آلوده بدون هیچ شناختی عاشق می شوند.
عشق میمیرد و ارتباط نابود،
مردانش تنوع طلب و زنانش مرد ستیز می شوند.

 

  

 

دین و پیشرفت اخلاقی

اگر مذهب را نه بر پایه منطق نظری بلکه بر پایه عقل عملی و حس اخلاقی بنا نهاد، نتیجه این می شود که هر کتاب آسمانی را باید از روی ارزش اخلاقی آن سنجید و خود به خود نمی تواند حاکم و قاضی اخلاق شود. معابد و اصول دیانات تا آنجا ارزش دارند که به پیشرفت اخلاقی اقوام کمک کنند. اگر در دینی تشریفات و آداب بر روح اخلاقی آن بچربد، آن دین مضمحل خواهد شد. معبد حقیقی آن جامعه ای است که گر چه بظاهر پراکنده و منفصل به نظر رسد ولی در حقیقت با روابط قانون اخلاقی مشترک به هم پیوسته باشد. برای ایجاد چنین جامعه ای بود که مسیح آمد و رفت. این کلیسای واقعی که در برابر معبد یهود قد علم کرد؛ ولی کلیسای دیگری پیدا شد که این اصل شریف را زیر پا گذاشت. ((مسیح ملکوت سماوات را به زمین نزدیک کرد؛ ولی مقصود او را خوب نفهمیدند و به جای ملکوت الاهی بساط سلطه کشیشان را پهن کردند.)) آداب و تشریفات جای زندگی نیک را گرفت و مذهب به جای آنکه مردم را به هم بپیوندد، آنها را به هزار فرقه تقسیم نمود و ((زهدفروشیهای بی معنی)) ((نوعی از خدمت درباری آسمانی را)) القاء کرد که در آن ((هر شخصی از راه تملق می تواند نظر مساعد پادشاه آسمان را به خود جلب کند.)) همچنین معجزات نمی توانند دلیل و گواه یک دین باشند زیرا ما نمی توانیم به گواهانی که آن را تصدیق می کنند اعتماد داشته باشیم. هر دعایی بی معنی و بی فایده است اگر مقصود از آن تعلیق و منع قوانین طبیعت که به تجربه رسیده اند باشد. بالاخره، اگر کلیسا آلت دست یک حکومت ارتجاعی باشد فساد به منتهی درجه خود رسیده است؛ زیرا در این صورت کلیسا به جای آنکه آلام بشریت را از راه ایمان و احسان و رجاء تسکین دهد، آلت دست روحانیانی می شود که علم را به خود انحصار می دهند و نیز وسیله ای برای شکنجه های سیاسی می گردد.